یاحسین علیه السلام
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبان اشک های بی صدا گفتم حسین
.
یاد تو شرط قبولی نمازم بوده است
در قنوت خویش قبل از ربنا گفتم حسین
.
در مناجات شب جمعه نمی دانم چه شد
خواستم بر لب برم نام خدا گفتم حسین
.
ماند هل من ناصرت بی پاسخ اما بارها
آمد از کرب و بلا لبیک تا گفتم حسین
.
نام زهرا را شنیدم هر کجا گفتم علی
نام زینب را شنیدم هر کجا گفتم حسین
.
کل ارض کربلا من تازه می فهمم چرا
در خراسان در نجف در سامرا گفتم حسین
.
عاشقی گفت آنچه میخواهد دل تنگت بگو
با دلی غمبار گفتم کربلا گفتم حسین
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط رحمانيان كوشككي در 1394/04/23 ساعت 11:06:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید