معرفی کتاب ۲ ...
?من ادواردو نیستم
کتابی کوچک ولی با محتوایی بزرگ
من به این کتاب ها کتاب لقمه ای میگویم
چون خیلی زود میشود خواندشان و تمامشان کرد
اما بعد از تمام شدن این کتاب
تا مدت ها ذهنم درگیرش بود
انگار در ذهن من هنوز تمام نشده بود
پسر ثروتمندی که هرچه میخواست داشت
اما…
?تکه ای از کتاب
داشت از کنار قفسههای کتابخانه رد میشد و به کتابها نگاه میکرد. جامعهشناسی، روانشناسی، فلسفه، تاریخ، رمان، شعر. جلوتر رفت. چشمش خورد به کتابی که در میان بقیهٔ کتابها فرو رفته بود و مقداری خاک رویش نشسته بود. بیاختیار دست برد سمتش و از قفسه درش آورد. نگاهش کرد. ترجمهٔ انگلیسی کتاب مسلمانان بود. رویش نوشته بود: «The Holy Quran».
کتاب را باز کرد. چند سطری از آن را خواند. به نظرش جالب آمد. کتاب را ورق زد. چند سطر دیگر را خواند. به نظرش جالبتر آمد. گوشهای از کتابخانه روی صندلی نشست و مشغول خواندن شد. یک ساعت گذشت. دو ساعت گذشت. سه ساعت گذشت و… کتاب برایش زیبا بود. نمیتوانست برای یک لحظه هم کنار بگذاردش. هر چه بیشتر میخواند، بیشتر لذت میبرد. حس میکرد گمشدهاش به او نزدیک شده. کتاب را از کتابخانهٔ دانشگاه امانت گرفت و برد خوابگاه…
این کتاب زیبا را میتوانید از حوزه تهیه کنید و برای خودتان داشته باشید?
فوقالعاده است?
#من ادواردو نیستم
کاری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
انتشارات شهید ابراهیم هادی
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط رحمانيان كوشككي در 1399/03/01 ساعت 12:54:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |