رک یا بی ادب!!!!

رك یا بی ادب !!!؟؟؟ مساله اینست …
رك يا FRANK به معناى ابراز نظرات شخصى در مورد مسائلى است كه مربوط به خود ما ميشود مثلا من بستنى دوست ندارم اين موضوع رو به صراحت بازگو ميكنم يا دوستى از من ميپرسد مياى بريم بيرون؟ براحتى ميگويم نه الان حوصله ندارم …اين ميشه نظر شخصى من در مورد خود من
و اما ،رود يا RUDE به معناى گستاخى يا وقاحت است كه نظرات ما در مورد ديگران است، مثلا من به دوستم ميگويم چقدر چاق هستى! يا ميگويم بينى تو شبيه بينى عقاب است! ببخشيدا من رك هستم!!!!فرق رك بودن و وقاحت را بدانيم و هرچه در ذهن مبارك مى آيد در قالب رك بودن تحويل مردم ندهيم..
برگرفته از مجله روانشناسي

یا زینب کبری س....

علامه طبرسی مي گوید:
مسافتی که حضرت زینب از تل زینبیه تا قتلگاه طی کرد معادل 50سال بود .

از علامه سوال شد؛
چطور چنین چیزی ممکن است؟؟

علامه پاسخ داد:
شاهد آن این مطلب است که وقتی حضرت زینب س بر بالای تل ایستاده بود موهایش سیاه بود،
ولی وقتی به قتلگاه رسید از شدت عمق مصیبت موهایش سفید شد.

یا صاحب الزمان ادرکنی...

جمعه احوال عجيبي دارد
هر كس از عشق نصيبي دارد
در دلم حس غريبي جاري است
و جهان منتظر بيداري است
جمعه، با نام تو آغاز شود
يابن ياسين همه جا ساز شود
جمعه يعني غزل ناب حضور
جمعه ميعاد گه سبز حضور
جمعه هر ثانيه اش يكسال است
جمعه از دلهره مالامال است…
ابر چشمان همه باراني است
عشق در مرحله پاياني است
كاش اين مرحله هم سر مي شد
چشم ناقابل ما تر ميشد…

اللهم عجل لولیک الفرج
برای تعجیل در فرج آقا صلوات

عبودیت نه عبادت

پرستش و اطاعت ظاهري ، اگر بدون تسليم و پذيرش قلبي باشد، بي ارزش است . بنده بايد تسليم محض و بي قيد و شرط امر خدا باشد و در برابر فرمان الهي و دين خدا، سليقه ها و خواسته هاي شخصي را كنار بگذارد و به نيش و نوش ديگران و خوش آمدن و بد آمدن مردم بي اعتنا باشد. اين تسليم محض و بي چون و چرا بودن ، همان عبوديت است كه فلسفه عبادت است .
ابليس ، با آن همه سابقه عبادت ، چون روحيه عبوديت نداشت ، در مقابل فرمان خدا درباره سجده بر آدم سرپيچي كرد و مطرود شد.
ريشه استكبار و اعراض مردم از دعوت هاي انبياء، آن بوده كه حالت تسليم و عبوديّت نداشتند و تابع خواسته دل بودند.
قرآن مي فرمايد: اءَفَكُلَّمَا جَآءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْويَّ اءَنفُسُكُمْ اسْتَكْبَرْتُمْ(60)
آيا هر گاه پيامبري از طرف خداوند، براي شما قانوني مي آورد كه مطابق دلخواهتان نبود، تكبّر مي ورزيد؟
در جاي ديگر مي فرمايد: فَلاَ وَرَبِّكَ لاَيُؤْمِنُونَ بك حَتَّي يُحَكِّمُوكَ فِيَما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لاَيَجِدُواْ فِيَّ اءَنْفُسِهِمْ حَرَجَاً مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسْلِيماً(61)
بخدا سوگند، ايمان واقعي به تو نمي آورند، مگر آنگاه كه در مشاجرات و نزاعهايشان تورا به داوري بپذيرند و در برابر قضاوت تو، هيچ ناراحت نشوند و تسليم بي چون و چراي حكم الهي باشند.
پس ، عبادتي ارزشمند است كه سرچشمه از عبوديّت و تسليم و رضاي انسان داشته باشد. عبادت ، بندگي خدا كردن است ، نه بنده خود و تابع هوس و تمايلات خويش بودن .
هر گاه براي مسلمانان صدر اسلام ، حكم جهاد مي آمد، گروهي مي گفتند: چرا اين فرمان ، مدّتي به تاءخير نيفتاد و حالا فرا رسيد؟
لَوْلاَّ اءَخَّرْتَنَآ إِلَيَّ اءَجَلٍ قَرِيبٍ(62)
در واقعه تغيير قبله از بيت المقدس به كعبه ، عدّه اي گفتند: چرا؟ قرآن پاسخ مي دهد: لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبْ عَلَي عَقِبَيْهِ(63)
تا ببينيم چه كسي پيرو پيامبر است و چه كسي به عقب برمي گردد (و دهن كجي مي كند).
نمونه كامل تسليم و عبوديت را در داستان ابراهيم و اسماعيل عليهم السلام مي بينيم ، كه هم پدر، مطيع محض دستور خدا است و فرزند را به قربانگاه برده و كارد بر حلقومش مي گذارد. و هم اسماعيل ، مي گويد: اي پدر، آنچه را كه فرمان است انجام بده يا اَبَتِ اِفْعَل ماتُوُمَر(64)
ابراهيم عليه السلام نمونه كامل يك بنده مطيع و تسليم است ، چه در قرباني كردن فرزند، چه در رها كردن هاجر و اسماعيل در بيابان هاي خشك مكّه ، چه در آمادگي براي افتادن در آتش نمروديان .

حسین جان...

سخت است که تکیه گاه عالم باشی…

یک نیزه شکسته تکیه گاهت باشد….

صلی الله علیک یا اباعبدالله