حکمتانه

آيت الله العظمي بروجردي رحمت الله عليه:

از حفظ داشتن قرآن توشه اي براي انسان است. افسوس بر کسي که از دنيا برود و توشه اي نداشته باشد.
زندگي آيت الله بروجردي ص 165.

گرد و خاک نکنید!!!

⛔️ گرد و خاک کردن در دل مؤمنان بد است. کسی از زندگی اش خیلی تعریف کند، خوب نیست.
? حسین ابن ابی العلی میگوید، حدود بیست نفر با هم از مدینه به سمت مکه خارج شدیم. من خیلی اهل بخشندگی بودم و هر منزلگاهي گوسفندی قرباني میکردم و غذا ميدادم به همسفران.
‼️ وقتی برگشتیم، خدمت امام صادق رفتم. به من گفتند: مؤمنان را خوار میکنی؟ گفتم اصلاً. پناه بر خدا از این کار. فرمودند: شنيدم در منزلگاهها قربانی میکردی. گفتم بله و نیّتی جز رضای خدا نداشتم.
? حضرت فرمودند: آیا فکر نمی کردی نفر دیگری هم آنجا باشد که دوست داشته کار تو را بکند اما برایش مقدور نبوده؟ گفتم که دیگر این کار را نمیکنم.
? باید در سبک زندگی و روابطمان تجدید نظر کنیم. کارهایی اتفاق می افتد که رسماً خوار کردن دیگران است. مهمانی میروی، میبینی خانم خانه غذاهای مختلف درست کرده و با چاقو به جان یک هندوانه افتاده و اشکال مختلف ایجاد کرده و …
? خب شما فکر نمیکنی در این مهمانی، کسی به ذهنش بیاید که: ببین بقیه هم زن گرفتند، ما هم زن گرفتیم!
? پول دارد، هنر دارد، گاهی نیّت بد هم ندارد، اما گرد و خاک میکند در دلها. میهمانان بجای خوشحال شدن، سنگین برمی گردند.
⚠️ حجم زیادی از مشاوره های خانواده همین است. گرد و خاک عده دیگری برای زندگی یک نفر. هنرتان را برای خانواده خودتان بريزيد.
? این تعریف ها لازم نیست؛ از هر انگشتش یک هنر می ریزه، هم درس ميخونه، هم آشپزی میکنه، کیک درست ميکنه، هم گل آرایی، هم هنر فلان و بهمان.

حجت_الاسلام_قاسمیان

نشاط روح

?علامه حسن زاده آملی :

? اگر جان همت داشته باشد ، کار برای بدن دشوار نمی شود. اگر بدن تنبلی می کند ، بخاطر آن است که روح نشاط ندارد.

آتش در دست

در احوالات آیت الله مرعشی نجفی می نویسند:
صبح که از خانه بیرون می رفتند خدا را به چهارده معصوم قسم می دادند تا موقع بازگشت دینشان از دستشان نرفته باشد …

هو..

هو

?..می خواهم راه بیفتم چه کنم ؟
1- دهانت را ببند ( که سالک را دهانِ بسته باید ) از همین امروز شروع کن!
2- تن خسته
3- دل بشکسته باید .

یک کسی حرف ناسزا به تو گفت ردّش نکن. دلت می شکند ، ممنونش هم باش .آقا ممنون . شما باعث شدی ( یک حرف ناروا گفتی )،دلم را شکستی . من کجا می توانستم یک چنین دلِ شکسته ای پیدا کنم؟

بدان راهست بر ما حقّ بسیار
چو حقِّ مردم پاکیزه کردار

ز مردم تا گران جانی بدیدم
به القائاتِ سبّوحی رسیدم

?که به تعبیرِ شریفشان در دفترِ دل ( در شرح آن هم آوردیم ) می فرمایند :« طبعِ مزاجِ من طوری است که تا از ناحیه ی دیگران یک تلنگری ، یک بدی ای ، یک ناروایی ، یک نیشی ، یک چیزی به من نزنند ، از آن طرف برای من ، در باز نمی شود ». زدند ، در باز شد . آتش زدند کربلا را ، در باز شد ، تشنگی دادند ، در باز شد ، به آقا جسارت کردند ، در باز شد . نظامِ عالَم اینطور است
اسرار را به بهانه می دهند نه به بها..

___________________
?شرح دروس معرفت نفس
?استادصمدی آملی حفظه الله